فرزند، گلی است که پدر و مادر وظیفه دارند بهعنوان باغبان آنرا پرورش دهند تا عطر دلانگیز آن فضای خانواده و جامعه را شاداب و بانشاط کند.
برای اینکه باغبانان در کار خود موفق شوند باید وظایف خود را بهدرستی انجام دهند و حقوق فرزند را بهجای آورند. شیر دادن، انتخاب نام نیک، تعلیم قران، تربیت دینی، تکریم و احترام به اولاد، عدالت میان فرزندان از مواردی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.
یکی از مسائلی که اکثر خانوادهها در رابطه با کودکان خود با آن مواجه هستند چگونگی تشویق کردن کودکان به کارهای خوب و پسندیده است. اینکه والدین در زمان انجام یک کار پسندیده از جانب کودکشان چه رفتاری از خود نشان دهند که انگیزه وی برای انجام دوباره را در پی داشته باشد.
برخی خانوادهها برای تشویق فرزند خود بهکار خوب به وی هدیهای شامل پول و یا اسباببازی و یا حتی یک شکلات یا آبنبات میدهند اما سؤال اینجاست که آیا در این زمینه تشویق تا چه میزان میتواند مؤثر باشد.
خانوادههایی هم هستند که برای برحذر داشتن کوکان خود از انجام کارهای بد یا شیطنت به آنها هدیه میدهند، ترسی که در این مورد وجود دارد این است که کودک نسبت به دریافت جایزه بعد از هر کار خوب و یا دوری از هر کار بد منتظر دریافت هدیه و جایزه بماند و بهنوعی یک رفتار شرطی در او بهجود آید.
تشویق کودک برای رفتار خوب و خوشایند
با وجودیکه یکی از بهترین راهها برای تشویق کودک به رفتارهای خوب، استفاده از سیستم جایزه دادن است اما باید توجه داشت این روش در کودکان دو سال به بالا بیشتر نتیجه میدهد. البته والدین باید راجع به رفتار خوب و خوشایند و برعکس رفتار ناخوشایند برای کودک توضیح دهند و در مورد جایزهاش نیز به او بگویید.
البته باید توجه داشت هیچ قانون کلی برای کودک خوب بودن وجود ندارد؛ اما برای آنکه یک کودک سالم و شاد را تربیت کنید لازم است عشق و علاقه خود را به او نشان دهید. به حرفهای کودکتان گوش دهید. به او احساس امنیت بدهید. او را تشویق کنید. رفتارهای نامناسب او را مورد انتقاد قرار دهید، نه خود او را. صبور و شکیبا باشید. برای کودکتان وقت کافی بگذارید.
برای تغییر رفتار کودک چه میتوان کرد؟
کودکان وقتی به تکرار یک رفتار و ادامه آن تمایل نشان میدهند که بهخاطر آن پاداش گرفته و مورد توجه قرار بگیرند. همچنین زمانی یک رفتار را ترک میکنند که آن رفتار رد میشود. تداوم و ثبات واکنشهای شما برابر یک رفتار بسیار مهم است، زیرا باعث میشود کودک بداند چه زمان مورد نکوهش قرار میگیرد و چه زمان تشویق میشود و به این ترتیب گیج نمیشود.
بهترین روش تربیت کودک، از نظر قرآن کریم چیست؟
بیگمان بهترین روش تربیت که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه نیازهای روحی و روانی اوست، راه وحی است و قرآن کریم آئین خود را بهترین آیین تربیت برای کل بشر معرفی کرده است.
در آیه 9 سوره اسرا در این رابطه آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا؛ قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مىنماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مىکنند مژده مىدهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود».
هر چند که به روش تربیت کودک در قرآن تصریح نشده و لکن این مطلب، از لابهلای برخی از آیات و داستانهای قرآن کریم به زیبایی نمایان است.
روش الگویی
انسان ذاتاً الگوطلب و الگوپذیر است. به همین جهت یکی از بهترین و کوتاهترین روشهای تربیت برای نمونه و تربیت عملی هرچه کمال و جاذبه نمونه ارائه شده بیشتر باشد. این روش کارآیی بیشتری خواهد داشت. تربیت ابتدایی کودک بهطور طبیعی با روش الگویی شکل میگیرد؛ چراکه کودک در چند سال نخست زندگی خود، همه کارهایش را از الگوهای پیرامون خود که در درجه اول «پدر و مادر» او هستند، الگوبرداری میکند و با تقلید از آنان رشد کرده و ساختار تربیتیاش سامان مییابد.
بهطور کلی روش الگویی بهعنوان تربیت عملی بر جان انسانها مینشیند و در نفوس آنها رسوخ میکند.به همین جهت قرآن کریم در آیه 44 بقره میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُم؛ آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید».
و در آیات 2 و 3 سوره صف آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(2) کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى کسانىکه ایمان آورداید چرا چیزى مىگویید که انجام نمىدهید، نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید».
پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر
قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را بهعنوان الگویی کامل برای تربیت عملی بشر، معرفی مینماید و در آیه چهارم سوره ممتحنه میفرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ؛ قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانىکه با اویند سرمشقى نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستید بیزاریم به شما کفر مىورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتىکه فقط به خدا ایمان آورید جز [در] سخن ابراهیم [که] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست با آنکه در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست».
همچنین در آیات 10 تا 12 سوره تحریم نیز در این رابطه آمده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا ...بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛ خدا براى کسانىکه کفر ورزیدهاند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید(10) و براى کسانىکه ایمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت خانهاى برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان(11) و مریم دخت عمران را همان کسىکه خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود».
الگوگیری از دوستان
بعد از پدر و مادر، یکی از الگوهای کودکان و جوانان «دوستان» آنها هستند که در برخی از موارد الگوپذیری آنان از دیگران بیشتر است و روی تربیت عقایدی و اخلاقی و رفتاری آن ما تأثیر دارند. قرآنکریم در این زمینه هشدار داده و در آیات 27 تا 29 فرقان در این رابطه میفرماید: «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا?27? یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا?28?لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا».